جستجوی جدید

اگر از نتایج زیر راضی نیستید، جستجوی دیگری انجام دهید.

12 نتیجه جستجو برای: #محسن_چاوشی 

1

غزل ۳۹ مولانا

  ۱ آه که آن صَدرِ سَرا، می‌نَدَهَد بار مرا می‌نکُند مَحْرمِ جان، مَحْرمِ اسرار مرا ۲ نَغْزی و خوبیّ و فَرَش، آتشِ تیزِ نَظَرش پُرسشِ همچون شِکَّرَش، کرد گرفتار مرا ۳ گفت مرا مِهرِ تو کو؟ رَنگِ تو کو؟ فَرِّ تو کو؟ رَنگ کجا مانَد و بو، ساعتِ دیدار مرا؟ ۴ غَرقۀ جویِ کَرَمَم، […]

2

غزل ۱۸۹ مولانا

  ۱ آمد بهارِ جان‌ها، ای شاخِ تَر به رَقص آ چون یوسُف اَنْدَرآمَد، مصر و شِکَر به رَقص آ ۲ ای شاهِ عشق‌پَروَر، مانندِ شیرِ مادر ای شیرجوش دَررو، جانِ پدر به رَقص آ ۳ چوگانِ زُلْف دیدی، چون گویْ دَررَسیدی از پا و سَر بُریدی، بی‌پا و سَر به رَقص آ ۴ تیغی […]

3

غزل ۶۴۸ مولانا

  ۱ ای قومِ به حَجّ رفته کُجایید کُجایید؟ مَعشوقْ همین جاست بیایید بیایید ۲ معشوقِ تو همسایه و دیوار به دیوار در بادیه سَرگشته شما در چه هَوایید؟ ۳ گَر صورتِ بی‌صورتِ معشوقْ بِبینید هم خواجه و هم خانه و هم کعبه شمایید ۴ دَه بار از آن راه بِدان خانه بِرَفتید یک بار […]

4

غزل ۱۰۸۵ مولانا

  ۱ همه صیدها بِکَردی هَله میر بارِ دیگر سگِ خویش را رَها کُن که کُند شِکارِ دیگر ۲ همه غوطه‌ها بِخوردی همه کارها بِکَردی مَنِشین زِ پایْ یک دَم که بِمانْد کارِ دیگر ۳ همه نَقْدها شِمُردی به وَکیلِ دَرسِپُردی بِشِنو ازین مُحاسِب عَدَد و شُمارِ دیگر ۴ تو بَسی سَمَن بَران را به […]

5

غزل ۱۲۸۰ مولانا

  ۱ جانِ من است او هِی مَزَنیدَش آنِ من است او هِی مَبَریدَش ۲ آبِ من است او نانِ من است او مِثْل ندارد باغِ امیدَش ۳ باغ و جِنانَش آبِ رَوانَش سُرخیِ سیبَش سَبزیِ بیدَش ۴ مُتَّصِل است او مُعْتَدل است او شمعِ دل است او پیش کَشیدَش ۵ هر کِه زِ غوغا […]

6

غزل ۱۳۹۰ مولانا

  ۱ بازآمدم، بازآمدم، از پیشِ آن یار آمدم در من نِگَر، در من نِگَر، بَهرِ تو غَم‌خوار آمدم ۲ شاد آمدم، شاد آمدم، از جُمله آزاد آمدم چندین هزاران سال شُد تا من به گُفتار آمدم ۳ آن‌جا رَوَم، آن‌جا رَوَم، بالا بُدَم، بالا رَوَم بازَم رَهان، بازَم رَهان، کین‌جا به زِنْهار آمدم ۴ […]

7

غزل ۱۴۰۰ مولانا

  ۱ تیزْ دَوَم، تیز دَوَم، تا به سواران بِرَسَم نیست شَوَم، نیست شَوَم، تا بَرِ جانان بِرَسَم ۲ خوش شُده‌ام، خوش شُده‌ام، پارهٔ آتش شُده‌ام خانه بِسوزم، بِرَوَم، تا به بیابان بِرَسَم ۳ خاک شَوَم، خاک شَوَم، تا زِ تو سَرسَبز شَوَم آب شَوَم، سَجده‌کُنان، تا به گُلِستان بِرَسم ۴ چون که فُتادم زِ […]

8

غزل ۱۴۵۸ مولانا

  ۱ یک لحظه و یک ساعت، دست از تو‌ نمی‌دارم زیرا که تویی کارم، زیرا که تویی بارم ۲ از قَندِ تو می‌نوشَم، با بَندِ تو می‌کوشم من صیدِ جِگَرخسته، تو شیرِ جِگَرخوارم ۳ جانِ من و جانِ تو، گویی که یکی بوده‌‌ست سوگند بدین یک جان، کَزْ غیرِ تو بیزارم ۴ از باغِ […]

9

غزل ۱۸۱۷ مولانا

  ۱ قَصدِ جَفاها نکُنی وَرْ بِکُنی با دلِ من وا دلِ من وا دلِ من وا دلِ من وا دلِ من ۲ قَصد کُنی بر تَنِ من شاد شود دُشمنِ من وان گَهْ از این خسته شود یا دلِ تو یا دلِ من ۳ والِه و شَیدا دلِ من‌ بی‌سَر و‌ بی‌پا دلِ من […]

10

غزل ۲۱۳۰ مولانا

  ۱ ای عاشقان ای عاشقان، آن کَس که بیند رویِ او شوریده گردد عقل او، آشفته گردد خویِ او ۲ معشوق را جویان شود، دُکّانِ او ویران شود بر رو و سَر پویان شود، چون آبْ اَنْدَر جویِ او ۳ در عشقْ چون مَجنون شود، سَرگَشته چون گَردون شود آن کو چُنین رَنْجور شُد، […]

11

غزل ۳۰۹۷ مولانا

  ۱ بیا، بیا که شُدم در غَمِ تو سودایی دَرآ، دَرآ که به جان آمدم، زِ تنهایی ۲ عَجَب، عَجَب که بُرون آمدی به پُرسشِ من بِبین، بِبین که چه بی‌طاقَتَم زِ شَیدایی ۳ بِدِه بِدِه که چه آورده‌یی به تُحْفه مرا بِنِه بِنِه، بِنِشین، تا دَمی بَرآسایی ۴ مَرو مَرو، چه سَبَب زودْ […]

12

ترجیع بند ۳۰ مولانا

    ۱ عَجَب سَروی، عَجَب ماهی، عَجَب یاقوت و مَرجانی عَجَب جسمی، عَجَب عقلی، عَجَب عشقی، عَجَب جانی ۲ عَجَب لُطفِ بهاری تو، عَجَب میرِ شکاری تو دَران غَمْزه چه داری تو؟ به زیرِ لب چه ‌می‌خوانی؟ ۳ عَجَب حَلْوایِ قَندی تو، امیرِ بی‌گَزَندی تو عَجَب ماهِ بُلندی تو، که گَردون را بِگَردانی ۴ […]